پند نامه
دختـرم هرگـز مبـادا چشـم تو گـریان شود
آن رخ زیبـا بـه پشت اشک ها پنهـان شود
گرچه دل ها نالـد از بیـداد این دوران ولیـک
هرچه را تقدیـر باشد مطمئن باش آن شود
یأس و نومیـدی زدل بَرکَن به فردا خنده کن
خنـده گربرلب نشیند روضه ها رضوان شود
نـاتـوانـی مکـــر اهــریمـن بــود زنهـــار از او
نا امیـدی باعث خـوشنـودی شیطـان شود
گــرتوانـی ، ناتـوانـی را رهــا زاندیشـه کــن
از شهامت غیــرممکن عـرصـۀ امکـان شود
شـور و شادی کن ، بهار زندگی فـردا رسد
شورسان از لطف منّان پُرگـل و ریحان شود
بوسۀ بابا به دختر برگ سبـزی تحفه است
بوسـم ازچشمان زیبایت که غم پایان شود
در مسیر زندگـی پستی بلنـدی هـای تنــد
می سپـارم بـرخـدا ، تـاحافظت یـزدان شود