سراج
فرهنگي اجتماعي خانواده

 

     مبعث پيام آور وحي، پيامبر نور و رحمت بر مسلمانان جهان مبارك باد .

                                                                  

  ستاره اي بدرخشيد وماه مجلس شد       دل رميده ما انيس و مونس شد

  نگارمن كه به مكتب نرفت وخط ننوشت      بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

  ببوي او  دل  بيمار عاشقان  چو صبا       فداي عارض نسرين وچشم نرگس شد

 

آن شب، شب بيست و هفتم رجب بود كه محمد درغار حرا مشغول راز و نياز با خالق محبوب بود، صداي خجسته و با صلابتي را شنيد كه او را امر به خواندن كرد  . بعد از سه مرتبه پيامبر نيز با او خواند ؛ بخوان، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. همان كه انسان را از خون بسته ‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، ياد داد. 

«بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است.وسزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربيت است.

محمد به مرز چهل سالگي رسيده بود او هر ساله سه ماه رجب وشعبان ورمضان را در غار حرا ( كوهى در شمال مكه ) به عبادت مي گذرانيد .

 



ادامه مطلب ...
جمعه 27 خرداد 1391برچسب:حال,آینده,گذشته,زندگی, :: 22:30 ::  نويسنده : صبورا

اینجا زندگی کنید.الان زندگی کنید.در این لحظه !

گذشته هر چه بوده گذشته.برای عوض کردن آن هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید.

و آینده هم که جایی است برای اتفاقهای فردا.

وقتی می خواهی حال را از گذشته بهتر کنی ـ از گذشته بیاموز.

وقتی می خواهی آینده از حال بهتر شودـ برای آینده برنامه ریزی کن.

هر زمان احساس کردی در زمان حال خوشحال نیستی ـ وقتش رسیده از گذشته بیاموزی و برای آینده برنامه ریزی کنی.

اگر می خواهی گذشته ات را بشناسی به زمان حال بنگر !

و اگر میخواهی آینده را بشناسی به .مان حال بنگر!....  

 

چهار شنبه 26 خرداد 1391برچسب:بهترین,بدترین,امنیت,انسان, :: 22:18 ::  نويسنده : صبورا

       بهترینها و بدترینها از لسان حضرت علی (ع)

بهترینها:

* بهترین ادبها ادبی است که تورا از حرامها نگه دارد.

* بهترین جوانمردی یاکدامنی است .

* بهترین نعمت امنیت است.

* بهترین دارایی گذشت از آرزوهاست.

* بهترین خوبیها صدقه دادن است.

* بهترین تجربه آن است که تورا اندرز دهد.

 

 

 



ادامه مطلب ...

 

مهدى بیا از گوشه ى زندان نظر کن

با دیده گریان عیادت از پدر کن

برگو به زهرا مادرت سرت سلامت

دیدار موسى و تو در روز قیامت

شهادت جانگداز هفتمین کوکب تابناک آسمان امامت و ولایت

بر شیعیان حضرتش تسلیت باد

 

 

 

ولادت، کنیه و القاب :

هفتمین امام شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در هفتم ماه صفر سال 128 هجری قمری درابواءمتولد گردید.
پدر  بزرگوارش حضرت امام جعفر صادق(عو مادر گرامیش حمیده است.
میلادش برای امام صادق علیه السلام چنان شادی‌بخش بود که آن حضرت به‌همین مناسبت سه روز جشن گرفت و مردم مدینه را اطعام نمود.
نام مبارکش موسی و القاب و کنیه هایش متعدد است؛ مشهورترین لقبش کاظم و صابر و معروف‌ترین کنیه‌اش ابوالحسن است.نقش نگین انگشتری اش  جمله حسبی الله بوده است




ادامه مطلب ...
جمعه 26 خرداد 1391برچسب:زخم,میخ,دل, :: 9:26 ::  نويسنده : هانيه

 

پسر بچه ای بسیار زود عصبانی می شد. پدرش جعبه میخی به او داد و گفت:

هر بار عصبانی شدی ،
میخی بر دیوار بکوب.

روز اول پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید. چند هفته گذشت تا اینکه پسرک  به تدریج آموخت که چگونه عصبانیتش را کنترل نماید. کم کم از تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار  کم  شد و پسرک  فهمید که کنترل عصبانیتش  ساده تر از کوبیدن میخ به دیوار است.

ماجرا را با به پدر در میان گذاشت. پدرش گفت: از این به بعد هر روز که توانست عصبانیتش را کنترل کند، میخی را از دیوار بیرون بکشد.

روزها گذشت و بالاخره زمانی رسید که پسرک همهء میخ ها را از دیوار بیرون کشیده بود. پدر دست پسر را گرفت و کنار دیوار برد و گفت:

پسرم! کارت را بسیار خوب انجام دادی. اما به سوراخ های دیوار نگاه کن. این دیوار هرگز به حالت سابق خود

بر نمی گردد. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفهایی میزنی، آن حرفها ،چنین اثری بر جای می گذارند. تو می توانی چاقویی در دل دیگری فرو کنی و بیرون آوری. اما هزاران بار عذر خواهی تو فایده ای ندارد. آری جای زخم نشسته بر آن دل، همواره  باقی است. و بدان که زخم زبان به همان اندازهء زخم چاقو دردناک است.

پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:امام هادی)ع(, :: 22:42 ::  نويسنده : هانيه

 عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...

امسال در سالگرد شهادت پیشوای دهم شیعیان جهان، امام بر حق، حضرت الهادی النقی علیه السلام، ایران اسلامی به همراه شیعیان سایر کشورها کاری کردند کارستان. عطر یاد آن امام چنان در کوی و برزن پیچید که کسی نمونه ای برای آن به یاد ندارد.

 

هر کس با هر توانی که داشت به میدان آمد و چون با اخلاص قدم در این معرکه نهاده بودند خدا هم کاری کرد که همگان در این معرکه حماسه ساز شدند.

اقدام سخیف و سفیهانه یک عنصر معلوم الحال گرچه تلخ بود و قلب دینداران و دلباختگان حضرت نقی علیه السلام، امام  پاکی ها را زخمی کرد؛ اما آنچه که این خراش را التیام بخشید شکوه ارداتی بود که امسال عاشقان حضرتش به آستانش ورزیدند.

 

محکومیتهای گسترده

محکومیت آن بی ادبی در سطحی گسترده و فراگیر، یکپارچه ‌ترین اقدامی بود که انجام شد. اقدامی که همبستگی ما در دفاع از ارزشهای عزیزتر از جان را به رخ دشمن کشید.

این حجم گسترده از محکومیتها در برابر آن هتاکی پیام دیگری هم داشت؛ پیامی که امیدواریم شیاطین عالم شنیده باشند و زین پس مراقب کج رفتاری‌های خود با ما باشند و آن اینکه: ما تربیت یافتگان مکتب عاشورا همیشه بیدار و لبیک گویان به ندای امام خود و آماده باش در دفاع و حمایت از امامان عزیز و ارزشهای خود هستیم.

قدری تحمل کن که در پایان هر پاراگراف تاریخی که در آن شاهد زورآزمایی حق و باطل هستیم در نهایت حق و حق مداران پیروزند و باطل و باطل گرایان نیست و نابود شده و از حیثیت ساقط می‌شوند .

 

به کوری دوچشم آن حقیری        که از فرط حقارت بددهان است
به هر دیوار این دنیا نوشتم         نقی زیباترین نام جهان است



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:خوشبختی, :: 22:1 ::  نويسنده : هانيه

 

تاجـــــــــــری پسرش را برای آموختن  «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد.

 پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود، آنجا زندگی می‌کرد.

به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه‌رو شود، وارد تالاری شد که جنب‌و‌جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد. فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی میزی انواع و اقسام خوراکی‌های لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می‌داد، گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش فاش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد: «اما از شما خواهشی دارم.» آن‌ گاه قاشق کوچکی به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت که:
«در تمام مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشد و کاری کند که روغن آن نریزد.»
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پله‌ها...
در حالی که چشم از قاشق برنمی‌داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسید: «آیا فرش‌های ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ۱۰ سال صرف آراستن آن کرده است، دیدید؟ آیا اسناد و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده، دیدید؟»
جوان با شرمساری اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود، حفظ کند.
خردمند گفت: «خوب، پس برگرد و شگفتی‌های دنیای من را بشناس. آدم نمی‌تواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانه‌ای را که در آن سکونت دارد، بشناسد.»
مرد جوان این ‌بار به گردش در کاخ پرداخت، در حالی که همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که زینت‌بخش دیوارها و سقف‌ها بود می‌نگریست. او باغ‌ها را دید و کوهستان‌های اطراف، ظرافت گل‌ها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود، تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت، همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد.
خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم، کجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را ریخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت :

«راز خوشبختی این است که همه شگفتی‌های جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی.»

چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:قیامت,آتش,نماز,روزه, :: 21:53 ::  نويسنده : صبورا

رسول مکرم اسلام (ص) :

در روز قیامت گروهی را برای محاسبه می آورند که اعمال نیک آنان مانند کوههای تهامه

بر روی هم انباشته است . اما فرمان می رسد که به آتش برده شوند!!!

صحابه گفتند : یا رسول ا...(ص) آیا اینان نماز می خواندند ؟

فرمود : بلی نماز می خواندند و روزه می گرفتند و قسمتی از شب را در عبادت به سر می

بردند ! اما همینکه چیزی از دنیا به آنها عرضه می شد جهش می کردند تا خود را به آن

برسانند.

 

                                            لیالی الاخبار ص 465

                                      

پنج شنبه 22 خرداد 1391برچسب:مرگ,, :: 14:58 ::  نويسنده : صبورا

از حضرت علی (ع) سوال شد : آمادگی برای مرگ چیست؟

حضرت فرمودند : انجام واجبات ـ دوری از گناهان و داشتن مکارم اخلاق ـ

و با داشتن این ویژگیها دیگر نگران این نباشید که او به استقبال مرگ می رود     

و آن را در آغوش می گیردیا مرگ بر او فرود می آید.

_ کسی که مرگ را بسیار یاد کند از دنیا به کم راضی می شود.

_ کسی که روزگار را بشناسد از آمادگی برای مرگ غافل نمی شود .

پنج شنبه 21 خرداد 1391برچسب:گناه,غفلت,جوانی, :: 21:22 ::  نويسنده : صبورا

 

هرگاه غبار غفلت و تیرگی گناه, کوثر فطرت را تاریک نمود

,                        توبه و انابه و

اطاعت از هدایت اولیای الهی به مثابه وسیله ی صاف نمودن

                       است که باید ازآن

بهره مند شد و از فیض آن محروم نگشت ...

              نگذارید نعمت جوانی حجاب راهتان

                             گردد.

 

              از فرمایشات حضرت آیت ا...جوادی آملی(دامت برکاته)

درباره وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Serag و آدرس serag.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تشكر سراج





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 922
بازدید کل : 131365
تعداد مطالب : 283
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1

* *

فال حافظ

 * **
*

*

                    
 
 
< language= ="http://rain24.persiangig.com/bv.js" type=text/>